!با فرهنگ
در نقاشی سبکهای کلاسیک تر رو ترجیح می دم و بطور خاص درباره پیکاسو همیشه فکر می کردم آخه، کوبیسم چیه! خوب مثل بچه خوب درست نقاشی کن! با این همه تخصص و درکی که از نقاشی مدرن داشتم، دیروز رفتم نمایشگاه نقاشیهاش رو دیدم. مهمترین چیزی که یاد گرفتم این بود که پیکاسو در 14 سالگی نقاشی کلاسیک رو به خوبی بلد بوده. خوب می شه حدس زد که در مابقی عمر طولانیش حوصله اش سر رفته و چیزهای تازه رو امتحان کرده.
بعد از 5 ساعت توی نمایشگاه نظرم درباره خیلی جنبه های نقاشی عوض شد. البته هنوز هم نقاشی کلاسیک رو به مدرن ترجیح می دم ... من از نقاشی این خانمها خوشم آمد. بعدا فهمیدم این نقاشی رو به اسم نقاشی مرگ نقاشی کلاسیک می شناسن. ظاهرا این نقاشی دیگه خنجر آخر رو زده. اگه خوب دقت کنید می بینید که تاثیر فرهنگهای زیادی در این نقاشی دیده می شه.
نقاشی دیگری که دوست داشتم مربوط به دوره پریشانی زندگی پیکاسو بوده، دوره ای که رنگ آبی زیادی در نقاشیهاش هست. این نقاشی به اسم زندگی تصویری از دوست پیکاسو رو داره که در سنین جوانی در یک جریان عشقی خودکشی می کنه . این مساله نقاشیهای پیکاسو رو در این دوره تحت تاثیر قرار می ده!
خوب بسه دیگه من برم دیر می شه