Wednesday, April 12, 2006

عادت

گهگاهی اتفاق می افته که به دلیلی از دلایل من صدام رو از دست می دم. اولین بار وقتی اتفاق افتاد که قرار بود یه شعر از بنده ناقابل رو توی شب شعری که برگزار می کردیم بخونم، بگذریم ... اینبار جالبتر از همه چیز واکنش بقیه است. هرکی باهام حرف می زنه رفته رقته آرومتر و آرومتر حرف می زنه تا مثل من آخرش داره زمزمه می کنه! چقدر عادتهامون به زندگیمون احاطه دارن و ما اصلا بهشون فکر نمی کنیم

1 Comments:

Anonymous Anonymous said...

"sedaam" ro khoondam "Saddam". goftam che baahaal yeki peydaa shod ke az samime ghalb Saddam ro doost daashte baashe.

April 12, 2006 10:27 p.m.  

Post a Comment

<< Home