عادت
گهگاهی اتفاق می افته که به دلیلی از دلایل من صدام رو از دست می دم. اولین بار وقتی اتفاق افتاد که قرار بود یه شعر از بنده ناقابل رو توی شب شعری که برگزار می کردیم بخونم، بگذریم ... اینبار جالبتر از همه چیز واکنش بقیه است. هرکی باهام حرف می زنه رفته رقته آرومتر و آرومتر حرف می زنه تا مثل من آخرش داره زمزمه می کنه! چقدر عادتهامون به زندگیمون احاطه دارن و ما اصلا بهشون فکر نمی کنیم
1 Comments:
"sedaam" ro khoondam "Saddam". goftam che baahaal yeki peydaa shod ke az samime ghalb Saddam ro doost daashte baashe.
Post a Comment
<< Home