آش رشته
طبق رسم هر سال، امسال هم همه رو واسه افطاری دعوت کردن و آش رشته پختن ... چقدر خوبه اینهمه دوست ... امروز کلا از اون روزایی بود که احساس می کردم هیچی نمی تونه جلوم رو بگیره، می دونین که چی می گم ... چند وقت آینده، تا تصمیمهام رو بگیرم، یک کم پایین بالا داره، ولی چند نفر قراره کمکم بدن. مطمئنم اینجا آثار فکر کردنهام هویدا خواهد بود
1 Comments:
چه وبلاگ با حالی....خوشم اومد از نوشته هات...اگه دوست داشتی به من هم سر بزن
Post a Comment
<< Home